شعر در مورد تجمل گرایی
شعر در مورد تجمل گرایی
شعر در مورد تجمل گرایی ,شعر درباره تجمل گرایی,شعر برای تجمل گرایی,شعر در باره تجمل گرایی,شعر با تجمل گرایی,شعر درمورد تجمل گرایی,شعر با کلمه تجمل گرایی,شعر با کلمه ی تجمل گرایی,شعری در مورد تجمل گرایی,شعری درباره تجمل گرایی,شعر درباره ی تجمل گرایی,شعر کودکانه در مورد تجمل گرایی,شعر مفهومی در مورد تجمل گرایی,شعرهای کودکانه در مورد تجمل گرایی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد تجمل گرایی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
تجمل روی خوبان را بیاراید ولیکن تو
رخی داری که از خوبی بیاراید تجمل را
نباید گوش مالیدن مرا در عشق و نالیدن
اگر گل زین صفت باشد غرامت نیست بلبل را
شعر در مورد تجمل گرایی
دلهای خراب انجمن جلوه یارند
خورشید بویرانه دهد عرض تجمل
ما قمری آنسرو گلستان خرامیم
دارد زنشان قدمش گردن ماغل
شعر درباره تجمل گرایی
دل زنادانی عبث فال تجمل میزند
زین چمن رنگی بروی کار بس آئینه را
عالم اقبال محو پرده ادبار ماست
صد هما گم کرده در بال مگس آئینه را
شعر برای تجمل گرایی
شکنج جسم و عرض دستگاه ای بیخبر شرمی
غبارانگیز ازبن خاک و تماشا کن تجمل را
فسردن گر همه گوهر بود بی آبرو باشد
بکن جهد آنقدر کز خاک برداری توکل را
شعر در باره تجمل گرایی
جائیکه دهد غفلت من عرض تجمل
نه بحر جزا فشردن دامان ترم نیست
آگه نیم از داغ محبت چه توان کرد
شمعیکه تو افروخته در نظرم نیست
شعر با تجمل گرایی
بدرد عشق قناعت کن از تجمل امکان
دل شکسته درین انجمن شکست کلاهست
مپرس از طلب نارسای سوخته جانان چو شمع
منزل ما داغ و جاده شعله آهست
شعر درمورد تجمل گرایی
رعنائی تجمل مست خراش دلهاست
هر گاه پنجه یازید شد ناخن آزما دست
حرص حصول مطلب بی نشه جنون نیست
از لب دو گام پیش است در عرصه دعا دست
شعر با کلمه تجمل گرایی
این جاه و حشم مایه اقبال طرب نیست
دردسر گل گشته تجمل شده باشد
گر نخل هوس سرکش انداز ترقیست
در ریشه توفیق تنزل شده باشد
شعر با کلمه ی تجمل گرایی
عجز بنیادی براسباب تجمل ناز چند
رنگ میباید کلاه ناتوانان بشکند
در گلستانیکه نالد (بیدل) از شوق رخت
آه بلبل خار در چشم بهاران بشکند
شعری در مورد تجمل گرایی
از تجمل سفله را ساز بزرگی مشکلست
خاک از سامان بالیدن نگردد آسمان
ای تمنایت خیال اندیش تصویر محال
صید خود کن دیگراز عنقا چه میجوئی نشان
شعری درباره تجمل گرایی
کاروانی که بود بدرقه اش حفظ خدا
به تجمل بنشیند به جلالت برود
سالک از نور هدایت ببرد راه به دوست
که به جایی نرسد گر به ضلالت برود
شعر درباره ی تجمل گرایی
ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند
دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش
کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود
عاشق مسکین چرا چندین تجمل بایدش
شعر کودکانه در مورد تجمل گرایی
خاک راه اوست با آن لنگر تمکین زمین
آسمان با این تجمل پرده دار حسن اوست
گر چه حسن او نگنجد در زمین و آسمان
دیده هر ذره ای آیینه دار حسن اوست
شعر مفهومی در مورد تجمل گرایی
ننهم پای ارادت به حریمی که در او
حرف طول امل و عرض تجمل گذرد
گریه حسرت ما از سر افلاک گذشت
سیل پرزور چو افتد ز سر پل گذرد
شعرهای کودکانه در مورد تجمل گرایی
زبان عرض تجمل به یکدیگر پیچید
که راه قافله بر دیده های تنگ افتاد
برهنه در دهن تیغ بارها رفتم
که نبض فکر، مرا چون قلم به چنگ افتاد
شعر در مورد تجمل گرایی
بیشتر بخوانید :
