شعر در مورد تجریش
شعر در مورد تجریش
شعر در مورد تجریش ,شعر درباره تجریش,شعر برای تجریش,شعر در باره تجریش,شعر با تجریش,شعر درمورد تجریش,شعر با کلمه تجریش,شعر با کلمه ی تجریش,شعری در مورد تجریش,شعری درباره تجریش,شعر درباره ی تجریش,شعر کودکانه در مورد تجریش,شعر مفهومی در مورد تجریش,شعرهای کودکانه در مورد تجریش
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد تجریش برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
تجریش بی تو جای خوبی نیست
“دربند” زندان من است انگار
رودی که در دامان آن جاری ست
اشک فراوان من است انگار
من با تو طول این خیابان را
هر ثانیه صد بار طی کردم
وقتی تو باشی نقشه این شهر
نقشی به فنجان من است انگار
شعر در مورد تجریش
من پشت شیشه در شلوغیها
از دور میبینم تو را در دود
در آن قرار عصرگاهی، آه!
خورشید مهمان من است انگار
وقتی که با من روی جدولها
بادستهای باز… با لبخند…
مغرور و سرخوش راه میآیی
دنیا به فرمان من است انگار
شعر درباره تجریش
افسوس… چون پروانه ای
لبخند پرواز کرد از روی لبهامان
لبخند من جان تو بود انگار
لبخند تو جان من است انگار
یک هفته بعد از آخرین دیدار
خط می کشم بر هرچه می خواهم
خط می کشم بر هرچه هستم… آه!
این خط پایان من است انگار
شعر برای تجریش
پشت چراغ قرمز تجریش
جمعه شب
یک ایستگاه خسته ی تاکسی
تویی که شب …
شعر در باره تجریش
معشوقه من
آفت و بازیگوش است
داده ست به من
آدرس خود در تجریش
تحقیق که شد
بچه ناف شوش است
شعر با تجریش
رفتم
به سوی مترو
با تو به قصد تجریش
گفتی
که بس شلوغه
اما به آن میاندیش
شعر درمورد تجریش
به امتداد میدان تجریش
کنار رودخانه ای
به تصویر بزرگ تبلیغاتی
ذل میزنم
وقتی پاهایم
از رفتن خسته می شوند
شعر با کلمه تجریش
شهر تهران
بنظر بی خود و بی خویش شده
یا حروفش کَمَکی
هرز و پس و پیش شده
شعر با کلمه ی تجریش
هر کسی هر چه بخواهد بکند بی سر خر
هرج و مرج از ته ری تا پل تجریش شده
سر آن کیسه کمی شل کن و بنشین و ببین
کانچه در وهم نیاید شده و بیش شده
شعری در مورد تجریش
دور آزادی و برجش برو پاساژ بزن
نشوی یک سر سوزن که دلی ریش شده
برج 18 طبقه، کوچه 10 متری و باغ
هر سه با هم المی بر دل درویش شده
شعری درباره تجریش
با این همه
میدان و خیابان چه بگویم؟
با غربت مهمان کُش تهران
چه بگویم؟
شعر درباره ی تجریش
پیشم نباشی گریه می کنم
پیشم نباشی غصه میخورم
تو بام تهران با چشای خیس
هرچی چراغ زردِ میشمرم
شعر کودکانه در مورد تجریش
میترسم از این شهر لعنتی
از بام تهران از شمال شهر
از کافه های دنج با کلاس
از قهوه های تلخ مثل زهر
شعر مفهومی در مورد تجریش
تهران شلوغه دستمو بگیر
همدست من باشو ولم نکن
اینجا منو دور از تو میکُشه
این ظلمو در حق دلم نکن
شعرهای کودکانه در مورد تجریش
لاله زار،
لب های توست
تهران
بی دلیل برای خیابان های َش
اسم انتخاب می کند …
شعر در مورد تجریش
بیشتر بخوانید :
- ۹۷/۰۷/۰۹